وقتی از آستانه 50 سالگی ام گذشتم
تازه فهمیدم تاکنون زندگی نکرده ام
هر چه زیستم " اشتباه " بود
هر چه برایم باارزش بود " کم ارزش " شد
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی ، چیزی بهتر از لحظه حال ، و با اهمیت تر از شادی نیست
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل همان چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها ، از دست دادم نیستند
حالا میفهمم استرس ، تشویش ، دلهره ، ترس از آزمون کنکور و استخدام ، اضطراب سربازی ، ترس از آینده ، وحشت از عقب ماندن ، دلهره تنهایی
نگرانی از غربت ؛ غصه های عصر جمعه ، اول مهر ، 14 فروردین ، بیکاری، بی پولی ، ...
هرگز نه " ماندگار " بودند و نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند ..
حالا میفهمم یک کبد سالم چند برابر لیسانسم " ارزشمند " است
کلیه هایم از تمامی کارهایم ، دیسک کمرم از متراژخانه ام ، تراکم استخوانم از غروبهای جمعه ، روحم از تمام نگرانی هایم ، تک تک ثانیه های زندگیم از همه ناشناخته های آینده های نیامده ام ...
شادیم از تمام لحظه های عبوسم ..
امیدم از همه یاس هایم با ارزشتر بودند ...
حالامیفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد ..
هیچ گاه اخبار حوادث و خبرهای بد را دنبال نکنید .. چون تمامی ندارند ...
دنبال شادی باشید .. همین
زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که میاندیشید ...
بگذارید ذهنتان اندکی نفس بکشد ...
دکتر الهی قمشه ای